Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-04-29@20:03:18 GMT

دیپلماسی ریا

تاریخ انتشار: ۲۵ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۱۷۲۰۲

دیپلماسی ریا

صادرات اسرائیل در سال گذشته (۲۰۲۳) دچار یک بحران و کاهش ۶ درصدی شد، اما پنج کشور عربی با ثبت رشد قابل‌توجه صادرات اسرائیل در همان سال، تجارت خارجی اسرائیل را نجات دادند؛ امری که به اسرائیل اجازه داد تا از کاهش شدیدتر حجم صادرات خود اجتناب کند. در میان این پنج کشور، مراکش با ۱۲۸ درصد رشد صادرات از اسرائیل در رتبه نخست قرار گرفت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش ایسنا، فرهیختگان نوشت:  در طول جنگ غزه، بخش قابل‌توجهی از کشورهای غربی ارتباطات خود با رژیم‌صهیونیستی را محدود کرده و تجارت خارجی آن را در معرض تهدیدات جدی قرار داده‌اند. این موضوع در حالی رخ داده است که برخی از کشورهای جامعه عرب و مسلمان نه‌تنها محدودیتی در روابط تجاری خود با اسرائیل اعمال نکرده‌اند که حتی فعالیت‌های تجاری میان خود و رژیم اسرائیل را تشدید نیز کرده‌اند. بنابر گزارش وزارت اقتصاد رژیم‌صهیونیستی درباره میزان صادرات اسرائیل بین سال‌های ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳، صادرات اسرائیل در سال گذشته (۲۰۲۳) دچار یک بحران و کاهش ۶ درصدی شد، اما پنج کشور عربی با ثبت رشد قابل‌توجه صادرات اسرائیل در همان سال، تجارت خارجی اسرائیل را نجات دادند؛ امری که به اسرائیل اجازه داد تا از کاهش شدیدتر حجم صادرات خود اجتناب کند. در میان این پنج کشور، مراکش با ۱۲۸ درصد رشد صادرات از اسرائیل در رتبه نخست قرار گرفت و پس از آن کشورهای مصر، بحرین، اردن و امارات قرار دارند. به منظور بررسی چرایی این رفتارها در سیاست‌خارجی کشورهای مذکور، با کارشناسان حوزه بین‌الملل گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌خوانید.

حذف حماس مطلوب برخی کشورهای جهان عرب است

کشورهای عربی و مسلمان از جهت اشتراک در وجه اسلام، باید سردمدار حمایت همه‌جانبه از فلسطین باشند. مساله‌ای که به گفته کارشناسان آنچنان که باید محقق نشده است. علیرضا تقوی‌نیا، کارشناس مسائل منطقه با اشاره به اینکه کشورهای عربی خود را در بلوک غرب تعریف کرده‌اند، گفت: «این کشورها برای حفظ بقا و منافع‌شان باید در بلوک غرب باقی بمانند و در این بلوک امنیت و منافع و بقای آنها تامین می‌شود. رژیم‌صهیونیستی مهم‌ترین متحد و عضو بلوک غرب در منطقه غرب آسیاست و به دلیل تعارضاتی که با جمهوری اسلامی دارد برای کشورهای عربی متعارض جمهوری اسلامی گزینه مطلوبی محسوب می‌شود که بتواند یک اتحاد راهبردی را به قول خودشان «برای مقابله با گسترش خطر نفوذ ایران» شکل بدهد. در نتیجه نگاهی که کشورهای عربی به حماس، حزب‌الله لبنان و محور مقاومت دارند، نگاهی است که به جمهوری اسلامی ایران دارند. حذف حماس برای آنها یک منفعت محسوب می‌شود و در نتیجه اکنون فلسطین را برای منافع ملی خود دارای موضوعیت نمی‌بینند. در نتیجه سعی می‌کنند جاهایی که اسرائیل در بحران قرار می‌گیرد بیشتر به او کمک کنند، چون حذف اسرائیل باعث ارتقای جایگاه ایران خواهد شد. ارتقای جایگاه ایران و مصالحه‌ای که احتمالا با ایالات متحده آمریکا در خصوص منطقه یا حداقل آتش‌بسی که صورت خواهد داد، باعث تنها ماندن کشورهای عربی در برابر ایران خواهد شد و به همین جهت آنها سعی می‌کنند به رژیم‌صهیونیستی کمک کنند و این رژیم را به عنوان یک متحد راهبردی برای مقابله با ایران در نظر بگیرند. اینها به ظاهر عرب مسلمان هستند اما در باطن اینگونه است که مثلا امارات متحده عربی «دارالاسلام» یعنی جایی که خاک مسلمان‌ها حساب می‌شود را در اختیار هندوها قرار می‌دهد که در آن معبد هندو و گاوپرستی بزنند. خوب این نشان می‌دهد که اینها اصلا دچار استحاله فکری شده‌اند، یعنی به گونه‌ای تحت تاثیر غرب قرار گرفته‌اند که دچار استحاله فکری و هویتی شده‌اند و اسلام آنها هم بر حسب عادت و میراثی است که از گذشتگان به آنها رسیده والا آنها درواقع و باطن هیچ اعتقادی به اسلام ندارند. عملکرد آنها هم در قبال رژیم‌صهیونیستی این را نشان می‌دهد. لذا ما باید کشورهای عربی مثل امارات را یک کشور استحاله‌شده فکری و فرهنگی و هویتی بدانیم، چراکه نسبتی میان آنها و اسلام وجود ندارد اما نکته مهم اینجاست که آنها عرب هستند و صیغه مسلمانی دارند. لذا حداقل در ظاهر هم که شده باید واکنش و عکس‌العملی نشان دهند که در دنیای عرب موردشماتت قرار نگیرند. البته این را هم بگویم ما در جامعه عرب، کشورهایی مثل عراق، کویت و الجزایر را داریم که مواضع خوبی گرفته‌اند پس نباید کشورهای عربی را جمع ببندیم.»

غربی‌ها تسلیم افکار عمومی شده‌اند
تقوی‌نیا معتقد است کشورهای غربی تا حد زیادی تحت‌تاثیر افکار عمومی خود هستند. وی در این‌باره توضیح داد: «شبکه‌های اجتماعی باعث شده که به حدی افکار عمومی غرب از رژیم‌صهیونیستی نفرت پیدا کند که باعث شود این رژیم تحت فشار قرار گیرد و دولت‌های آنها هم تحت فشار افکار عمومی قرار گیرند و تا حدی خواسته مردم را محقق کنند. این به معنای این نیست که دولت‌های اروپایی و غربی موضع‌شان نسبت به اسرائیل تغییر کرده اما افکار عمومی بالاخره به آنها فشار می‌آورد و این فشار به افکار عمومی باعث خواهد شد که آنها در سیاست‌های خود در قبال اسرائیل تا حدی تجدیدنظر کنند. مراکش کشوری است که با کشورهای ضدصهیونیستی مثل الجزایر دشمنی دارد و برای اینکه موضع خودش را در برابر آنها تقویت کند، ناچار است به غرب و رژیم‌صهیونیستی دست دوستی دراز کند. ترکیه هم یک کشور پرجمعیت مسلمان است و آنها در مساله فلسطین حساسیت دارند، به همان دلایلی که عرض کردم درمورد مواضع کشورهای غربی، این موارد درمورد ترکیه هم صادق ‌است. اما به دلیل جنایاتی که اسرائیل مرتکب شده در باطن هم نمی‌شود از او دفاع کرد؛ لذا برای حفظ ظاهر مواضعی اتخاذ می‌کنند که این مواضع خیلی محکم و جدی نیست و سیاست‌های ترکیه نسبت به اسرائیل تغییر اساسی نکرده است.
اردوغان فکر می‌کرد جنگ دوهفته‌ای تمام می‌شود

علی حیدری، کارشناس مسائل ترکیه با اشاره به اینکه ترکیه اولین کشور اسلامی است که اسرائیل را به رسمیت شناخت، گفت: «ترک‌ها به دلیل روابط طولانی‌مدت‌ هفت‌دهه‌ای خود با اسرائیل ملاحظاتی در موضع‌گیری‌هایشان دارند. از طرف دیگر ترکیه کشور اسلامی است و در قبال فلسطین هم برای خود مسئولیت‌هایی تعریف کرده به‌خصوص در دهه اخیر که یکی از شعارهای اصلی سیاست خارجی آقای اردوغان و حزب عدالت و توسعه موضوع فلسطین بوده و خودشان را سردمدار حمایت از آرمان فلسطین می‌دانند. اردوغان طی دو دهه گذشته به گونه‌ای رفتار می‌کرد که اگر درگیری میان دو طرف شکل می‌گرفت ابتدا طرفین را به آرامش دعوت می‌کرد و بعد یک تشر به رژیم‌صهیونیستی به خاطر جنایاتش می‌زد اما روابط سیاسی اقتصادی و امنیتی خود را با آن‌ها حفظ می‌کرد. از آن طرف هم برای اینکه فلسطینی‌ها را داشته باشد به آنها مواد غذایی و کمک‌های انسان‌دوستانه می‌فرستاد و در جلسات سازمان همکاری اسلامی و مجامع اسلامی هم خود را به عنوان سردمدار نشان می‌داد که باید کاری بکنیم. نشست‌های دیپلماتیک برگزار می‌کرد، با طرفین تماس می‌گرفت، آنها را دعوت به آرامش می‌کرد از نفوذ خود در حماس استفاده می‌کرد تا با فشاری که وارد می‌کند بتواند طرفین را به یک مصالحه‌ای بکشاند. این سیاست در دو دهه گذشته جواب داده بود. یعنی به یک طرف کمک می‌کرد و با یک طرف هم روابط تجاری امنیتی و اقتصادی خود را داشت. اما موضوع ۷ اکتبر و طوفان الاقصی نسبت به دوره‌های گذشته متفاوت است. کارشناسان این ذهنیت را داشتند که اسرائیل بیشتر از دو هفته نمی‌تواند به جنگ ادامه دهد و جنگ برق‌آسا را به‌عنوان یک راهبرد می‌دانستند. اردوغان هم همین تصور را داشت و فکر می‌کرد که جنگ دوهفته‌ای جمع می‌شود. به همین دلیل در هفته اول طرفین را به آرامش دعوت کرد بدون اینکه طرف خاصی را محکوم کند. کشته‌شدن غیرنظامیان را محکوم کرد که به هر دو طرف برمی‌گردد. همچنین موضوعاتی که هر دوره مطرح می‌کرد را در بیانیه‌های وزارت خارجه ترکیه می‌دیدیم.»
۶۵ درصد فولاد وارداتی اسرائیل از ترکیه است

حیدری در خصوص تغییر مواضع اردوغان در اوایل جنگ طوفان الاقصی تشریح کرد: «وقتی جنگ طولانی‌تر شد، یعنی ۱۰ روز که گذشت اردوغان و تیم سیاست خارجی ترکیه احساس کردند که این ماجرا با گذشته متفاوت است، بنابراین سیاست خود را تغییر دادند و موضعی که مطرح کردند این بود که آتش‌بسی را شکل بدهیم که کشورهای مختلف ضمانت آن را بکنند. مثلا از طرف فلسطین کشورهای ترکیه، مصر، امارات و عربستان به عنوان ضامنان آتش‌بس جلو بیایند و از طرف رژیم‌صهیونیستی هم آمریکا و کشورهای غربی بیایند و کمک کنند که آتش‌بسی پایدار و دائمی شکل بگیرد. اردوغان این ایده را از جنگ اوکراین گرفت که آنجا در اوایل جنگ استانبول محل نشست مذاکرات بود و طرفینی هم به عنوان ضامنان آتش‌بس اسم‌شان مطرح شده بود که بیایند و کار را پیش ببرند. این ایده در ابتدا تا حدودی موفق بود اما بعدا به مشکل خورد. آقای اردوغان سعی کرد همان الگو را در این جنگ هم مطرح کند اما اتفاقی که افتاد این بود که نه در جهان اسلام و جهان عرب و نه در غرب کسی این پیشنهاد را جدی نگرفت. اردوغان و تیم سیاست خارجی‌اش خیلی تلاش کردند که مثل همیشه که از بحران‌های بین‌المللی استفاده می‌کنند، منتفع بشوند اما کسی آن را جدی نگرفت و جنگ ادامه پیدا کرد و عمیق‌تر شد. بعد از یک یا دو ماه از شروع جنگ، آقای اردوغان متوجه شد که جنگ طولانی شده و ترکیه در اقدامات دیپلماتیک در خصوص این جنگ نقشی ندارد. مصر، امارات و عربستان هستند که موثرند و نقش‌آفرینی دارند و درحال بازی هستند. از طرف دیگر در داخل ترکیه هم مردم این اعتراض را داشتند که ما کشوری اسلامی و سردمدار حمایت از آرمان فلسطین هستیم پس چرا هیچ‌کاری انجام نمی‌شود. دو ماه از جنگ گذشته و تعدادی تظاهرات خودجوش داشتیم و به عنوان دولت اسلامی هیچ‌کاری نکردیم. بعد از این اردوغان شروع به انتقادهای تند و سریع از نتانیاهو و ارتش اسرائیل کرد و او را «قصاب غزه» و «هیتلر جدید» خطاب کرد تا بتواند پیش از انتخابات شهرداری‌ها افکار عمومی را قانع کند که همچنان دیانتش بر صیانتش غلبه دارد. اما اتفاقی که افتاد این بود که بخشی از جامعه رسانه‌ای ترکیه و بخشی از افکار عمومی در ترکیه مشاهده کردند که این انتقادات تند از نتانیاهو و ارتش اسرائیل صورت می‌گیرد اما روابط تجاری و اقتصادی ترکیه نه تنها کاهش پیدا نکرده بلکه افزایش نیز پیدا کرده است. به عنوان مثال، ۶۵ درصد از فولاد وارداتی اسرائیل از ترکیه است یا نفت اسرائیل از طریق ترکیه تامین می‌شود. این موارد باعث شد که در جای‌جای ترکیه به خصوص استانبول و قونیه شاهد اعتراضات به سیاست‌های دورویانه اردوغان و هیات حاکم باشیم که نشان می‌داد اردوغان تلاش می‌کند تا بندبازی خود را داشته باشد و حداکثر منافع سیاسی و اقتصادی را از این بحران کسب کند. اینجا بود که با واکنش تند افکار عمومی مواجه شد و به همین دلیل تظاهرات علیه حزب حاکم را سعی کرد به سرعت سرکوب کند تا گسترده نشود. الان کمپینی در ترکیه شکل گرفته که مقابل شرکت‌هایی که به اسرائیل کالا صادر می‌کنند تظاهرات می‌کنند و از آنها می‌خواهند که این روابط را قطع کنند. آقای اردوغان برای اینکه وجهه‌اش بیش از این دچار خدشه نشود تلاش کرده تا اینها را سرکوب کند تا بتواند به سیاست‌های خود درباره جنگ غزه، چه در خصوص حماس و چه در خصوص اسرائیل ادامه دهد. سیاست تهاجمی اردوغان علیه نتانیاهو و ارتش است و نه حکومت اسرائیل؛ چراکه به این جمع‌بندی رسیده که بعد از جنگ، نتانیاهو رفتنی است و کابینه او تغییر خواهد کرد به همین دلیل تمام انتقاداتش متوجه این فرد است که با تغییر نتانیاهو و دولت جدید مواضعش ترمیم شده و به حالت گذشته برگردد.»

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: عملیات طوفان الاقصی اوکراین استانبول ارتش اسراییل بحرين ترکیه امارات متحده عربی جنگ غزه علیرضا تقوی نیا علی حیدری سازمان همکاری اسلامی رژیم صهیونیستی آمريكا تنگه هرمز دمشق صادرات اسرائیل رژیم صهیونیستی کشورهای غربی آقای اردوغان کشورهای عربی افکار عمومی سیاست خارجی پنج کشور

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۱۷۲۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود

روزنامه هم میهن نوشت: در پی درگیری نظامی اخیر میان ایران و اسرائیل، پس از هدف قرار گرفتن کنسول‌گری ایران در دمشق و پاسخ نظامی ایران به این اقدام و اقدام نظامی بعدی در اصفهان که به اسرائیل منتسب شد، به نظر می‌رسد که وضعیت درگیری مستقیم نظامی بین دو کشور پایان یافته‌است.

به اعتقاد بسیاری از کارشناسان پس از فاز نظامی، اکنون نوبت به فاز دیپلماسی رسیده‌است تا جمهوری اسلامی بتواند ضمن بهره‌برداری از نمایش قدرت خود در منطقه، جلوی آسیب رسیدن به منافع کشور و افزایش فشارهای بین‌المللی را بگیرد.

سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در این شرایط دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید به‌شدت فعال‌تر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، به‌دنبال خنثی کردن تلاش‌های حامیان اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد. این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شده‌است که استمرار تحریم‌های گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.

 

در ادامه متن کامل گفت‌وگوی «هم‌میهن» را با سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و معاون پیشین وزارت امور خارجه مطالعه می‌کنید.

*به نظر می‌رسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیده‌است. فکر می‌کنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟

شرایط به‌گونه‌ای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفته‌است. الان شرایطی پدید آمده‌است که باید فعالیت‌های جدی دیپلماتیک در زمینه‌های مختلف آغاز شود. حامیان اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی می‌کنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.

این کشورها و نهادها به‌هیچ‌وجه نگران حمله اسرائیل به کنسول‌گری ایران در دمشق نبودند، اما حالا به‌گونه‌ای رفتار می‌کنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شده‌است. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده‌ و این کشورها قصد دارند به‌دنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینه‌های مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشته‌باشیم تا بتوانیم اقدام‌هایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.

در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطل‌مانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حل‌وفصل نشود، ما از تحریم‌ها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.

*فکر می‌کنید با تحولات اخیر آیا آمریکایی‌ها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟

الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکایی‌ها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شده‌است که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیده‌نشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.

در این زمینه به نظر می‌رسد که انگیزه‌های ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقه‌ای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفت‌وگو در این مورد فرا نرسیده‌باشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.

الان اولویت‌های مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شده‌است و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرف‌های باقی‌مانده در برجام برای اجرای احکام معطل‌مانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.

برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیت‌های دیپلمات‌های باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هسته‌ای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هسته‌ای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.

*ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفان‌الاقصی و جنگ غزه چیست؟

این سوال خیلی کلی است و نمی‌توان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بین‌المللی کشور را در همه حوزه‌ها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.

در عین حال باید در حوزه‌های دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانه‌تر عمل کند. مهم‌ترین مسئله این است که باید از این محدودیت‌هایی که برای سیاست خارجی ایجاد شده‌است، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.

اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرت‌های دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینه‌ها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.

*بعضی از کارشناسان معتقدند که بعد از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل ممکن است این تصور در بین کشورهای همسایه به‌خصوص کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس ایجاد شود که قدرت نظامی و قدرت موشکی و پهپادی ایران را تهدیدی برای خودشان تلقی کنند. فکر می‌کنید آیا ممکن است بتوان سازوکاری ایجاد کرد که به این کشورها نشان داد ایران تهدیدی برای کشورهای همسایه و منطقه محسوب نمی‌شود؟

بخشی از این تصورات ناشی از تبلیغات است. کشورهای منطقه به خوبی می‌دانند که تاریخ ایران نشان داده‌است که ایران هرگز در سده‌های اخیر تهاجمی وارد یک درگیری و بحران نشده‌است. ایران اگر مورد حمله نظامی واقع شده‌باشد از خود دفاع می‌کند، این موضوع را در قضیه عراق شاهد بودیم و اخیراً هم در مقابل تعرض نظامی اسرائیل به کنسول‌گری ایران در دمشق مشاهده کردیم. ولی ایران هرگز تهدیدی برای همسایگانش نبوده است. ایران همواره دعوت کرده‌است که سازوکار امنیتی مشترکی برای تضمین امنیت کشورهای همسایه ایجاد شود.

الان هم دستگاه دیپلماسی ایران باید فعال‌تر از گذشته تلاش کند تا به همسایگان نشان دهد که اگر ایران یک نیروی نظامی قوی دارد، اگر توان موشکی و پهپادی دارد، این ظرفیت‌ها می‌تواند در راستای تامین امنیت منطقه به کار رود. این تز کلی ایران که امنیت منطقه باید توسط کشورهای منطقه تامین شود، می‌شود با دیپلماسی فعال و تعامل با کشورهای همسایه و دولت‌های جنوب خلیج‌فارس، آنها را به این نتیجه برسانیم که باید سازوکار امنیت جمعی در منطقه ایجاد شود و آنها را قانع کنیم که نیازی به حضور نیروهای خارج از منطقه نیست و کشورها خودشان می‌توانند امنیت منطقه را تامین کنند.

*در منطقه غرب آسیا ایران و اسرائیل چهار دهه است که با هم خصومت دارند. این منازعه برای نخستین بار در طول هفته‌های گذشته ماهیت مستقیم و رودررو پیدا کرد. فکر می‌کنید آیا امکان تکرار این منازعه مستقیم و تبدیل شدن آن به یک جنگ تمام‌عیار وجود داشته‌باشد؟

آینده منازعه ایران و اسرائیل بستگی به عملکرد طرف مقابل دارد. ایران در سال‌های اخیر و به‌ویژه پس از آغاز جنگ غزه نشان داده‌بود که صبر استراتژیک در پیش گرفته‌است. اسرائیل به شیوه‌ای عمل کرد که ایران استراتژی‌اش را کنار گذاشت و وادار کرد وارد حالت تهاجمی شود. اگر اسرائیل اشتباه قبلی خود را تکرار کند، طبیعی است که مورد حمله ایران واقع خواهد شد. به اعتقاد من آینده این رویارویی کاملاً به عملکرد طرف مقابل بستگی دارد.

*عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلی‌ها نسبت به عملکردشان در آینده محتاط‌تر شوند؟

بسیار مؤثر بود. اسرائیلی‌ها باور نمی‌کردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کرده‌بود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمک‌های گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار می‌دادند.

قدرت‌های جهانی پذیرفته‌بودند که موجودیت اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویت‌های اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شده‌بود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاه‌ویکم آمریکا یاد می‌شد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشک‌های عراق به سمت اسرائیل، هیچ حمله‌ای به اسرائیل نشده‌بود و اسرائیل تصور می‌کرد که سازوکار بازدارندگی‌اش صددرصد موفق بوده‌است.

برای کل قدرت‌های جهانی، به‌ویژه آمریکا جا افتاده‌بود که اسرائیل باید از لحاظ نظامی و به‌خصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قوی‌تر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاش‌ها بی‌فایده بوده و اسرائیل ضربه‌پذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.

*مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشک‌ها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیل‌گران این موضوع را مطرح کرده‌اند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقه‌ای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیک‌تر شده‌اند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟

منازعه‌ای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیت‌های کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشک‌های ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشان‌دهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بی‌اثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.

بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.

ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمی‌توان پیش‌بینی کرد؛ به‌خصوص اینکه کشورهای منطقه هم می‌دانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها هم‌سرنوشت کنند. همانگونه که در سال‌های گذشته مشاهده کرده‌ایم، همه سیاست‌های آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.

*بعد از آغاز جنگ غزه گفته ‌می‌شد که عربستان از فرآیند عادی‌سازی روابط با اسرائیل دور شده‌است. با توجه به تحولاتی که در ۶ ماه گذشته رخ داده‌است، تصور می‌کنید ریاض تا چه اندازه امکان دارد به فرآیند عادی‌سازی با اسرائیل بازگردد؟

تجدید رابطه ایران با عربستان نشان‌دهنده تغییراتی در سیاست خارجی ریاض بود. از طرف دیگر برخی واکنش‌هایی که حکومت عربستان سعودی نسبت به عملکرد آمریکا نشان داد، مشخص کرد که سران این کشور دیگر مانند گذشته به صورت صددرصد پیرو آمریکا نیستند. در عربستان تصور غلطی ایجاد شده‌بود که اگر این کشور دنبال توسعه اقتصادی و فناوری است، باید با اسرائیل که یک قدرت اثرگذار در آمریکا و کشورهای غربی محسوب می‌شود، رابطه‌ای دوستانه برقرار کند. اما فکر می‌کنم ریاض اکنون به این نتیجه رسیده‌است که تحلیلی که در گذشته داشتند، درست نبوده و می‌توانند بدون رابطه با اسرائیل توسعه اقتصادی داشته‌باشند و می‌توانند مطمئن باشند که کشورهای منطقه ظرفیت کافی برای تامین امنیت منطقه دارند.

نکته بسیار مهم این است که افکار عمومی کشورهای عربی به صورت جدی با توسعه روابط با اسرائیل مخالف هستند. مردم عرب و مردم مسلمان با اسرائیل مخالف هستند و حاضر به پذیرش این رژیم نیستند. این دولت‌های عربی هستند که به سمت عادی‌سازی روابط با اسرائیل حرکت می‌کنند. با توجه به وقایعی که در شش ماه گذشته رخ داد و جنایاتی که اسرائیل در غزه مرتکب شد، قتل‌عام بیش از ۳۴ هزار نفر که اکثریت آنها کودکان و زنان هستند، گورهای دست‌جمعی که در بیمارستان‌ها کشف می‌شوند، بمباران مدارس، بیمارستان‌ها و خانه‌های شخصی و قحطی گسترده در غزه؛ همه‌ی اینها باعث شده‌است که زمینه عادی‌سازی روابط با اسرائیل در کشورهای عربی، دست‌کم در افکار عمومی کاملاً از بین برود.

اگر دولت‌های عربی دست‌کم تا زمانی که جنگ غزه در خاطره ملت‌ها زنده است بخواهند اقدامی در راستای عادی‌سازی روابط و دوستی با اسرائیل انجام دهند، درون کشورهایشان با افکار عمومی دچار مشکل خواهند شد. احتمال اینکه فرآیند عادی‌سازی روابط با اسرائیل ادامه پیدا کند، بسیار کمتر از گذشته شده‌است.

*بعد از پاسخ ایران به اسرائیل، رئیس‌جمهور آمریکا گفت که می‌خواهد جبهه متحدی را برای فشار و تحریم علیه ایران ایجاد کند. در نشست سران گروه ۷ و وزرای خارجه اتحادیه اروپا هم شاهد بودیم که دولت‌های غربی تصمیم خود را برای توسعه دایره تحریم‌ها علیه ایران اعلام کردند. چه کاری از دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی برای جلوگیری از توسعه و افزایش تحریم‌ها بر می‌آید؟

من باید یک نکته را تذکر بدهم. تمام شعارهای انسان‌دوستانه و بشردوستانه‌ای که غربی‌ها مطرح می‌کنند و آن را ناشی از ایدئولوژی لیبرالیسم می‌دانند، شعارهایی مثل آزادی، دموکراسی، حقوق‌بشر، رعایت حقوق زنان و کودکان، عدم استفاده از خشونت، حل اختلاف‌های بین‌المللی بر مبنای دیپلماسی، نظم جهانی مبتنی بر قانون و امثال اینها، همه این شعارها وقتی نوبت به اسرائیل می‌رسد، از یاد برده می‌شود.

جنایتی نمانده است که اسرائیل انجام نداده‌باشد و کشورهای غربی به‌‌رغم همه شعارهایشان به آن بی‌توجهی نکرده‌باشند. اسرائیل کل منطقه غزه را شش ماه است که مستمراً هوایی و زمینی بمباران می‌کند و نسل‌کشی گسترده‌ای را آغاز کرده‌است. در این شرایط کشورهای غربی همچنان از اسرائیل حمایت می‌کنند. یعنی تمام ادعاهایی که در مورد حقوق بشر و دموکراسی مطرح می‌کنند، دروغ است.

من فکر می‌کنم بیش از اینکه اسرائیل در این جنگ شکست خورده ‌باشد، فرهنگ و ایدئولوژی غرب شکست خورده ‌است و نشان داده‌ تمام حرف‌هایی که می‌زنند، دروغ است و واقعیت ندارد. یکی از نتایج مهم جنگ غزه و بحرانی که بین ایران و اسرائیل پدید آمد، شکست ادعاهای بشردوستانه غرب بود. وقتی اسرائیل مرکز دیپلماتیک ایران را هدف قرار داد، هیچ واکنشی نشان ندادند، اما وقتی ایران به جنایت اسرائیل عکس‌العمل نشان داد، شروع می‌کنند به محکوم کردن و افزایش فشار و تحریم.

اینها استانداردهای دوگانه‌ای است که در قبال کشورها دارند. در قبال این نوع عملکرد، ایران باید تمام تلاش‌اش را به کار بگیرد تا این رویه را متوقف کند و اجازه ندهد که میان کشورهایی که قصد دارند در همراهی با اسرائیل، ایران را تحت فشار قرار دهند، اجماع ایجاد شود. ایران باید به صورت جدی وارد فعالیت شود و با کشورهای منطقه و جهان وارد مذاکره شود. احیای برجام قطعاً یکی از بهترین راه‌های مقابله با افزایش فشار بین‌المللی است. ایران باید از منحصر کردن سیاست خارجی به چین و روسیه دست بکشد و بعد فعالیت سیاست خارجی‌اش را گسترش دهد.

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: کیهان علیه برجام و FATF / این همه موفقیت را نمی بینید یا نمی خواهید ببینید؟! قوانين و محدوديت‌هاي" FATF " كاغذ پاره نيست

دیگر خبرها

  • عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
  • اردوغان: در برابر نابودی فلسطینی‌ها سکوت نخواهیم کرد
  • کنایه تمسخر آمیز وزیرخارجه رژیم اسرائیل به اردوغان؛ سریالت را ببین + عکس | واکنش ترکیه
  • واکنش ترکیه به حمله وزیرخارجه اسرائیل به اردوغان
  • آنکارا: هدف قرار دادن اردوغان نشان دهنده وضعیت روانی فعلی اسرائیل است
  • محمد صدر: ایران با اسرائیل درگیر نشد، با ناتو رو در رو شد
  • کنایه وزیر خارجه اسرائیل به اردوغان: سریالت را ببین
  • کنایه وزیر خارجه رژیم اسرائیل به اردوغان: سریالت را ببین
  • اردوغان: رادار ناتو در ترکیه موشک‌های ایران به‌سوی اسرائیل را رهگیری نکرد
  • رادار ناتو در ترکیه موشک‌های ایران به‌سوی اسرائیل را رهگیری نکرد